متن مصاحبه کامران و هومن

علی رضا امیر قاسمی : روی صحنه انرژی که به جود میارید چی می خورید که این انرژی رو به وجود

 میارید ؟

هومن : بیشتر وقت ها حتی غذا هم نمی خوریم !

امیر قاسمی : مواد مخدر چی ؟

هومن : به هیچ وجه ! سیگار هم نمی کشیم !

کامران : از هیچ نوع مواد مخدر استفاده نمی کنیم !

امیر قاسمی : مشروب نمی خورید ؟

کامران : یه ذره ! اونم تولد شما باشه !

هومن : اون طوری نیست که بگیم بچه ها شیشه رو بریم بالا !

امیر قاسمی : می دونید مثلا طرفدارانتون وقتی شمارو روی صحنه می بینن می گن الان کامران و هومن

 توپ توپن که اینجوری می زنن و می رقصن !

هومن : خوب ما با تلفن هم حرف می زنیم هی از این طرف اتاق می ریم اونطرف اتاق !

کامران : خوب بیشتر انرژی رو هم وطنان می دن و موسیقی ! مثلا یه آهنگ هست مثل منو ببخش

 هومن نشسته پیانو می زنه و خیلی ریلکس ! اما یه آهنگ هم هست

مثل من تورو می خوام که انرژی زیادی به آدم می ده !

امیر قاسمی : قضیه ی این رقص مایکل جکسون از کجا اومده ؟

هومن : خوب ما از بچگی به مایکل جکسون خیلی علاقه داشتیم ! البته کل خانوادمون دوستش دارن !

امیر قاسمی : قضیه ی این بازو بندی که روی بازوتون می بندین چیه ؟ آدم فکر می کنه که از این

انتظامات ها هستید !

کامران : خوب اون علامت صلح که ما روی بازوهامون می بندیم !

امیر قاسمی : این رقصیدن روی صحنه و بالا و پایین پریدن ها همراه با خوندن سخته ؟

هومن : خیلی سخت تر از اینه که یه نفر همینجوری ایستاده یا نشسته می خونه ! مثل اینه که به یه

نفر بگن بدو و حالا بخون !

کامران : خوب اینا حساب شده هم هستن ونیاز به تمرین زیادی داره !

امیر قاسمی : تو خونه کی شیطون تره ؟

هومن : تقریبا نوبتی شیطون می شیم ! بعضی وقت ها من و بعضی وقت ها کامران ! اما اگه دوتایی با

هم شیطون بشیم که دیگه هیچی !

امیر قاسمی : اگه کسی خواهر شما رو ببینه و بعد بگه که این چقدر خشکله ناراحت می شین ؟

هومن : اگه بد بگه خوب هر کسی ناراحت می شه ! اما اگه همینجوری بگه این چقدر خشکله خوب

خوشحال هم می شم و می گم این خواهر منه !

در کل بستگی به نوع گفتنش داره !

امیر قاسمی : آشپزی تون چطوره ؟

هومن : خوبه !

امیر قاسمی : همه چیز بلدین درست کنین ؟

هومن : آره ! قورمه سبزی ! فسنجون !

کامران : مادرمون بیشتر اصرار کرد که ما یاد بگیریم که اگه یه روزی من نباشم شما بتونید یه چیزی برای

 خودتون درست کنید !

امیر قاسمی : وقتی کامران آشپزی می کنی تو چی کار می کنی ؟

هومن : من می خورم ! ظرفارو می شورم !

امیر قاسمی : خونه رو خودتو بهش می رسین ؟

کامران : خوب آره ! اما این روزا پدرمون باهامون هست و کمکمون می کنه !

امیر قاسمی : این اخلاق رو دارید که مثلا لباسانتون رو پرت کنید رو تختتون و بعد برید ؟

کامران : آره ! خیلی وقتا این کار رو می کنیم !

امیر قاسمی : کی لباساشو بیشتر تا می کنه و آویزون می کنه ؟

کامران : هومن !

هومن : نه ! شاید یکی بیشتر از کامران !

امیر قاسمی : خوب می دونم که هر کدومتون یه دوست دختر دارید ! چون هر کسی تو زندگیش یه

عشقی داره ! اما حالا به فکر ازدواج هستید ؟

هومن : نه اصلا ! اما نه این که هیچ وقت ! فعلا اصلا تو فکرش نیستیم !

کامران : من تو فکرش هستم ! اما امشب که دیر شد !

امیر قاسمی : فکر می کنید که یه روزی یه زن رابطه شما رو به هم بزنه ؟

هومن : نه ! هیچ وقت !

امیر قاسمی : فکر می کنید که یه روزی هر کدومتون یه آلبوم جدا وارد بازار کنید ؟

کامران : اصلا تو فکرش نیستیم !

هومن : ما به هم نزدیکیم چون برادر و رفیقیم ! نه به خاطر این که خواننده ایم !

امیر قاسمی : دعواتون نمی شه ؟

هومن : نه ! اصلا !

امیر قاسمی : اختلاف سلیقه ندارید ؟

هومن : نه اصلا ! مثلا ما می ریم فروشگاه لباس بگیریم ! کامران می گه من از این لباس خوشم میاد !

 من بهش می گم کامران این بهتره !

کامران هم می گه آره من دنباله همین بودم !

امیر قاسمی : حرف آخر رو کی می زنه ؟

کامران : منو هومن می دونیم که چقدر می دنیم و چقدر نمی دونیم ! به خاطر همین همیشه با هم

مشورت می کنیم و حرف آخر رو با هم میزنیم !

امیر قاسمی : سخنگو بیشتر کیه ؟

هومن : کامران ! اما اون چیزی رو می گه که با هم تصمیم گرفتیم که بگیم !

امیر قاسمی (با خنده) : پس تو بیشتر مرد عملی !

امیر قاسمی : بیشتر چه وقتی اضطراب دارید ؟

کامران : بیشتر یک دقیقه قبل از این که بریم روی صحنه ! مثلا ما کلی سفارش کردیم میریم رو صحنه

می بینیم میکروفون خرابه یا باطریش تموم شده یا می ترسیم نوازنده اونجایی که باید بزنهنزنه و ... ! به

 خاطر همین تا بریم رو صحنه منو هومن مثل برف پاک کن ماشین هی می ریم اینور می ریم اونور ! اما

وقتی می ریم رو صحنه اضطرابمون تموم می شه ! اما اگه خدایی نکرده بازم مشکلی باشه همونطوری

دیگه ادامه می دیم !

امیر قاسمی : حرفی ندارید برای گفتن که گفته نشده باشه ؟

کامران : نه ! فقط بگم ما تا سال دیگه بیست تا کنسرت داریم و مردم می تون بیان و ما در اونجا در

خدمتشون هستیم و کوچیکشونیم ! اینجا جا داره از سعید صیام ، رامین زمانی عزیز که قبل از این که

بیایم تو گروه بلک کتز تو یه گروه دیگه بودیم به نام پرواز و از اونجا دیگه ما با هم یکی شدیم ! بعد تو گروه

 بلک کتز آهنگ سوگند ، نسل عشق ، نرو نگو نمی شه ، لیلی و بگو منو کم داری را ساخت و توی

آلبوم بیست هم خیلی زحمت کشیدن ! و مریم حیدرزاده عزیز ! در واقع این تیمی که با ما بودن

کلیپ با تشکر از شما

با سلام خدمت شما بازدیدکنندگان عزیز این وبلاگ امروز یک کلیپ باستون می زارم که خودم درست کردم به نظر من که زیاد خوب نشده چون بار اولم
بود اگه خوب شده به من اطلاع بدید که بازم براتون بسازم دیگه اگه بد شده
بزارید به پای اولین بار بودن این کار



---> دانلود کلیپ <---

---> حجم کلیپ : ۱.۷۷ مگابایت <---

لطفا نظرهم بدید

موزیک ویدیوهای در خواستی دنیا خانم گل

با تشکر از شما دوستان که منو خبر کردید که دانلود این موزیکها خراب است من در صورت پیدا کردن این موزیک های تصویری آنها رو براتون می ذارم